دهه فجر در مرکز علوم و نجوم


     چه زیبا بود شب را خواب کردن         تمام برف ها را آب کـردن
     چه زیبـــا بود در تاریـکی  شــب        نـگاهی بر گل مهتاب کردن

زمستان بود و در پس کوچه ها، صدای مرگ و نفرت می آمد. صدای آتش رگبار
می آمد.
و در کوچه، یکی آرام، همچون لاله می رویید و درون کوچه ها، بوی آلاله می آمد.
زمستان همچنان بر شهر حاکم بود. هوا سرد و دل مردم پر از غم بود.
ناگاه از فراز قله های نور، از آن دیوارهای خالی و مهجور، صدای روح حق در قلب ها پیچید.
فضای شهر، گرما را به خود می دید. و قلب تمام مردم، باند راه او شد. درون خانه ها دیگر غم دوری نبود.
تمام کوچه های انقلاب پر از گل شدند. هرکس شادمانی را به یک نوع نمایان کرد.
و او با مهربانی و با صداقت به گوش دشمنان اینگونه فرمود. من دولت تعیین می کنم.
و نام بهمن همچون ستاره سحری بر قلب وطن درخشید.
دهه فجر در مرکز علوم و نجوم زنجان هم حال و هوایی دیگر داشت. مدارس زیبادی در این ایام از مرکز بازدید کردند و از برنامه های این مرکز استفاده کردند.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر