بهترین تابستان من



اولین دوره از کلاسهای نجوم در مرکز علوم و نجوم را در تابستان سال 1388 برگزار نمودم. این دوره از کلاسهای از جهاتی قابل بررسی یودند. نکته اول این بود که اغلب مخاطبین من در کلاسهای کودک و نوجوان بودند و این در حالی بود که من تجربه تدریس به این گروه را نداشتم و نمیدانستم آیا میتوانم به زبان آنها برایشان نجوم تدریس کنم یا نه.جلسات اول حقیقتا تردید داشتم. اما به مرور زمان، تجربه کارهای فرهنگی با بچه ها که البته خیلی زیاد هم نبود، توانست راهگشا باشد و من توانستم خیلی خوب با آنان رابطه برقرار کنم. جالب ترین بخش در هر کلاس حیرت بچه ها بود. بچه ها آنقدر جالب و بی شیله پیله (برخلاف بزرگترا) حیرت میکردند که خودم لذت میبردم. کلاسهایم را در 6 گروه آموزشی برگزار نمودم. 4 گروه کودک و دو گروه نوجوان. خیلی خوب تمامی اعضای کلاسها را به خاطر دارم. حتی حرفهایی که سر کلاس میزدند، علی قدرتی با آن دفترچه اسرارآمیزش، امیرمحمد مرشدی با آن غرولندهای همیشگی اش راجع به وقت کلاس، محمدرضا غریب لو با آن تحقیقاتش، محمد رضا تاراسی و محمد جواد بیات با آن ذهن خلاقشان، علی شهبازی با آن موشک هوا کردنش، شاهین بازرگان با همسترآوردنش سر کلاس نجوم و ...!، سارینا صوفی با نقاشی های همیشگی اش سر کلاس، نیکو و سها قنبری با آن خنده های ریز ریزشان موقع حرف زدن من، پوریا سرشاری با آن لبخندهای ژکوندش، محمدرضا ایمانی با ذهن خلاقش، مهدی مروج با سوالهای اساسی اش، سها ایزدی با ماشین زمانش، پریا حاج ابوالفتح با آن آدمهای عجیب و غریب نقاشی اش، الهه چونگوری با آن ذهن تخیلی اش، امیر محمد محمدی که تا منو می دید چشمه سوالاتش فوران میکرد، و ... وقتی داشتم برگه امتحانی بچه ها را تصحیح میکردم به نکات جالبی برمیخوردم که البته همه و همه ریشه در نحوه تدریس من داشت. اغلب بچه های دوره ابتدایی در املا کلمات مشکل داشتند اما گاهی آنچنان زیبا مفاهیم را با همان املای غلط نوشته بودند که خودم هم لذت میبردم. الفاظ شیرینی که بچه ها تو برگه هاشون نوشته بودن حقیقتاً آدمو به وجد میاورد و نمونه اش برگه آریا بیات که یکی از شاگردای خیلی خوب و زرنگ کلاسام بود. من در بحث مربوط به انتقال انرژی در خورشید گفته بودم که بسته های انرژی در داخل خورشید سوار ماده میشوند، عین آدم که سوار اتوبوس میشه و این مواد به حالت همرفتی به طرف سطح خورشید میان، یعنی میان، بارشونو خالی میکنن و برمیگردن. من این جمله رو فقط به عنوان یه مثال انتخاب کرده بودم و خیلی هم سطحی ازش گذشته بود. اما خیلی برام جالب بود وقتی در سوالی از بچه ها خواسته بودم که نحوه انتقال انرژی از لایه های زیرین خورشید رو به لایه های بالایی بنویسن، آریا نقاشیِ همون اتوبوسو برام کشیده بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر